نمودار شمعی یا کندل استیک چیست؟ آموزش الگوهای کندل استیک
معاملات روزانه روشی برای کسب درآمد از بازار ارزهای دیجیتال هستند که در آن معامله گران تلاش میکنند از طریق نوسانات قیمتی ارزها در کوتاه مدت به سود برسند. به صورت کلی، آنها رمز ارزی را در قیمت پایین خریداری کرده و در اوج قیمت در همان روز میفروشند. در بازارهای مالی قیمت یک ارز با توجه به عرضه و تقاضا و عوامل دیگر تعیین میشود. تشخیص ارز و موقعیت مناسب برای خرید و فروش ارز دیجیتال مستلزم درک درست از رفتار بازار است. ابزارهایی مانند الگوهای شمعی کمک بزرگی به معامله گران در تحلیل و تصمیم گیری میکنند. الگوهای شمعی نمایش بصری از اندازه نوسانات قیمت هستند. معامله گران از این نمودارها برای سنجش جهت کوتاه مدت قیمت استفاده میکنند. در ادامه این مقاله به طور کامل با نمودارهای شمعی یا کندل استیک اشنا میشود و میتوانید آنها را در نمودار پیدا کنید.
الگوی شمعی یا کندل استیک چیست؟
نمودارهای قیمت تقریباً در انواع پلتفرمهای معاملاتی به شکل نمودارهای شمعی هستند. بنابراین، برای همه معامله گران ضروری است که درک عمیقی از مفهوم نمودار کندل استیک و انواع آن داشته باشند. نمودارهای کندل استیک یکی از محبوبترین مؤلفههای تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال است که معاملهگران را قادر میسازد تا اطلاعات قیمت را به سرعت و تنها از چند کندل تفسیر کنند. همانطور که در مقدمه اشاره شد، کندلها، اندازه حرکت قیمت و احساسات بازار را با رنگ های مختلف نشان میدهند. نمودارهای کندل استیک توسط معامله گران برای تعیین حرکت احتمالی قیمت بر اساس الگوهای گذشته استفاده میشود. معاملات در بازار اغلب از احساسات (ترس و طمع) پیروی میکنند و احساسات معامله گران در کندلهای شمعی به راحتی قابل مشاهده هستند. هنگام معامله باید به چهار نقطه از قیمت توجه داشته باشید: باز شدن کندل، بسته شدن کندل، بالاترین قیمت در کندل و پایینترین قیمت در کندل. در ادامه اجزای اصلی کندل را میشناسید.
بیشتر بدانید: معاملات روزانه چیست؟
تاریخچه کندل استیک
نمودارهای کندل استیک در ژاپن بیش از 100 سال قبل از توسعه نمودارهای میلهای و نقطهای شکل ایجاد شد. در دهه 1700، مردی ژاپنی به نام هوما (Homma) کشف کرد که بین قیمت و عرضه و تقاضای برنج ارتباطی وجود دارد و بازارها به شدت تحت تأثیر احساسات تاجران هستند. ژاپنیها در قرن هفدهم شروع به استفاده از تحلیل تکنیکال برای تجارت برنج کردند. این نسخه اولیه تحلیل تکنیکال با نسخه آمریکایی که توسط چارلز داو در حدود سال 1900 آغاز شد متفاوت بود. کندل استیک با کتاب استیو نیسون با عنوان «تکنیکهای نمودار شمعی ژاپنی» به دنیای غرب رسید. به گفته استیو نیسون، نمودار شمعی برای اولین بار پس از سال 1850 شناخته شد. این احتمال وجود دارد که ایدههای اولیه هوما در طی سالها معامله اصلاح و در نهایت منجر به سیستم نمودار شمعی که امروزه از آن استفاده میکنیم، شده است.
ساختار کندل
با گذشت زمان، کندل های تکی الگوهایی را تشکیل میدهند که معامله گران از آنها برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت اصلی استفاده میکنند. الگوهای شمعی زیادی وجود دارند که نشاندهنده یک فرصت خوب برای ورود به پوزیشنهای لانگ یا شورت هستند و بینشی در مورد تعادل بین فشار خرید و فروش ارائه میدهند. برخی دیگر نیز الگوهای ادامه دهنده هستند که عدم تصمیمگیری بازار را نشان میدهند. قبل از شروع معامله، مهم است که با ساختار کلی کندل استیک آشنا شوید. نمودار کندل استیک، شامل مقادیر باز، بسته، بالاترین و پایینترین قیمت برای هر دوره زمانی است.
- قسمت پر شده کندل، بدنه (Body) نامیده میشود که محدوده باز تا بسته شدن معاملات را نشان میدهد. وقتی بدنه قرمز میشود، به این معنی است که قیمت بسته شدن کندل از باز شدن آن پایینتر بوده است. اگر بدنه سبز یا سفید باشد، به این معنی است که قیمت بالاتر بسته شده است. در نتیجه، بدنه سبز (یا سفید) نشان دهنده افزایش قیمت است و بدنه قرمز (یا سیاه) نشان دهنده کاهش قیمت است.
- به خطوط بلند و نازک در بالا و پایین بدنه سایه (Shadow) میگویند که نشان دهنده بیشترین و کمترین میزان قیمت در بازههای مختلف است. فشار خرید و فروش در این ناحیه کمتر از بدنه است. سایه در بالای بدنه کندل نشان دهنده اوج قیمت و سایه در زیر بدنه کندل نشان دهنده پایینترین نقطه تاچ شده توسط قیمت است.
الگوهای کندل استیک
کندلها با حرکات بالا و پایین قیمت ایجاد میشوند. این حرکات قیمت گاهی تصادفی به نظر میرسند، اما الگوهایی را تشکیل میدهند که معامله گران برای تجزیه و تحلیل روند قیمت از آن استفاده میکنند. الگوها به طور کلی به دو دسته صعودی و نزولی تقسیم میشوند.
الگوهای صعودی ممکن است پس از یک روند نزولی در بازار شکل بگیرند و نشانه معکوس شدن حرکت قیمت باشند. آنها میتوانند فرصتی برای ورود به پوزیشن لانگ یا خرید و کسب سود باشند.
بیشتر بخوانید: پرایس اکشن چیست؟
الگوهای نزولی معمولاً پس از یک روند صعودی شکل میگیرند و نقطه مقاومت را نشان میدهند. بدبینی شدید نسبت به قیمت بازار اغلب باعث میشود معامله گران پوزیشنهای خرید خود را ببندند و برای استفاده از افت قیمت، پوزیشن فروش باز کنند.
اگر الگوی کندل نشان دهنده تغییر جهت بازار نباشد، به عنوان الگوی ادامه دهنده شناخته میشود. اینها میتواند به معامله گران کمک کنند تا دوره استراحت یا رنج را در بازار را شناسایی کنند (بلاتکلیفی در بازار یا حرکت خنثی قیمت وجود دارد).
هیچ الگویی همیشه درست کار نمیکند، زیرا الگوهای شمی نشان دهنده تمایلات در حرکت قیمت هستند، نه تضمین. مهم است که بدانید اگرچه کندل استیک برای پیشبینی سریع روندها عالی است، اما باید در کنار سایر ابزار تحلیل تکنیکال برای تأیید روند کلی استفاده شوند. در این بخش به بررسی معروفترین و پرکاربردترین الگوهای کندل استیک میپردازیم.
بیشتر بخوانید: انواع تحلیل ارزهای دیجیتال کدامند؟
چکش (Hammer)
الگوی چکشی از بدنهای کوتاه با سایهای بلند در پایین تشکیل شدهاست و در پایین روند نزولی قرار دارد. یک چکش نشان میدهد که اگرچه در طول روز فشارهای فروش وجود داشته، اما در نهایت فشار خرید قوی باعث افزایش قیمت شدهاست. رنگ بدنه در کندل چکش میتواند متفاوت باشد، اما چکش های سبز نشان دهنده بازار گاوی و قوی تر از چکشهای قرمز هستند.
چکش معکوس (Inverse hammer)
یک الگوی صعودی مشابه دیگر، چکش معکوس است. تنها تفاوت این است که در چکش معکوس، سایه بالایی بلند و سایه پاینی پایینی کوتاه است. این کندل نشان دهنده فشار خرید و به دنبال آن فشار فروش است که به اندازه کافی قوی نبوده تا قیمت را پایین بیاورد. چکش معکوس نشان میدهد که خریداران به زودی کنترل بازار را در دست خواهند گرفت.
پوشای صعودی (Bullish engulfing)
الگوی انگالفینگ صعودی از دو کندل تشکیل شدهاست. کندل اول یک بدنه قرمز کوتاه دارد که به طور کامل توسط یک کندل سبز بزرگتر پوشانده شده است. اگرچه قیمت در کندل دوم پایینتر از کندل اول باز میشود، اما این همپوشانی صعودی قیمت را بالا میبرد و به موجب کسب سود برای خریداران میشود.
خط پیرسینگ (Piercing line)
خط پیرسینگ نیز یک الگوی دو کندلی است که از یک کندل قرمز بلند و به دنبال آن یک کندل سبز بلند تشکیل شدهاست. معمولاً بین قیمت بسته شدن اولین کندل و باز شدن کندل دوم فاصله قابل توجهی وجود دارد که نشان دهنده فشار قوی خرید است. برای تشکیل این الگو، کندل دوم باید در نیمه بالای کندل اول بسته شود.
ستاره صبحگاهی (Morning star)
ستاره صبحگاهی یک الگوی سه کندلی است و نشانه امیدواری در روند نزولی بازار است. در این الگو یک کندل با بدنه و سایه کوتاه در بین دو کندل به رنگ قرمز و سبز با بدنه بلند قرار دارد. این کندل کوچک با کندلهای کناری همپوشانی ندارد. این نشان میدهد که فشار فروش در کندل اول کاهش یافتهاست و بازار صعودی نزدیک است.
سه سرباز سفید (Three white soldiers)
الگوی سه سرباز سفید در سه کندل متوالی سبز رنگ با سایههای کوچک و بدنه های پر تشکیل میشود. رخ میدهد. این کندلها به تدریج بالاتر از روز قبل باز و بسته میشوند. این یک سیگنال صعودی بسیار قوی است که پس از یک روند نزولی رخ میدهد و نشان دهنده افزایش مداوم فشار خرید است.
مرد حلق آویز (Hanging man)
مرد حلق آویز شکل یکسانی با الگوی چکش دارد اما در انتهای یک روند صعودی شکل میگیرد و به این معنا است که فروش قابل توجهی در طول بازه زمانی معین وجود داشته، اما خریداران توانستند قیمت را دوباره بالا ببرند. این الگو به عنوان نشانه از دست دادن کنترل بازار توسط گاوها در نظر گرفته میشود.
ستاره دنباله دار (Shooting star)
ستاره دنباله دار همانند چکش معکوس است، اما در یک روند صعودی شکل میگیرد و دارای یک بدنه کوچک و یک سایه بلند در بالا است. در این الگو معمولاً بازار با فاصله کمی بالاتر باز میشود، به بالاترین حد خود میرسد و سپس مانند سقوط یک ستاره به زمین، پایین تر از قیمت اولیه بسته میشود. این الگو یکی از الگوی نزولی در نظر گرفته میشود.
پوشای نزولی (Bearish engulfing)
یک الگوی اینگالفینگ نزولی در پایان یک روند صعودی رخ میدهد. کندل اول دارای بدنه سبز کوچکی است که توسط کندل قرمز بعدی که بلندتر از پوشانده میشود. این الگو نشان دهنده کاهش سرعت حرکت قیمت و رکود قریب الوقوع بازار است. هرچه کندل دوم پایینتر باشد، سیگنال فروش قویتر خواهد بود.
ستاره عصرگاهی (Evening star)
ستاره عصرگاهی یک الگوی سه کندلی است که مشابه ستاره صبحگاهی است. این الگو از یک شمع کوتاه تشکیل شدهاست که بین یک شمع سبز بلند و یک شمع قرمز بلند قرار گرفتهاست. این نشان دهنده معکوس شدن یک روند صعودی است و به ویژه زمانی قویتر است که کندل سوم تماما اولین کندل را بپوشانده و پایینتر رود.
سه کلاغ سیاه (Three black crows)
الگوی سه کلاغ سیاه متشکل از سه کندل قرمز بلند متوالی با سایههای کوتاه یا بدون سایه است. هر کندل با قیمتی نزدیک به کندلی قبلی باز میشود، اما فشارهای فروش، قیمت را با بسته شدن هر کندل کاهش میدهد. معامله گران این الگو را به عنوان شروع یک روند نزولی تفسیر میکنند، زیرا فروشندگان طی سه بازه زمانی معاملاتی متوالی از خریداران پیشی گرفتهاند.
پوشش ابر تاریک (Dark cloud cover)
الگوی پوششی ابر تیره نشان دهنده یک بازگشت نزولی است و شامل دو کندل است: یک کندل قرمز که بالای بدنه کندل سبز رنگ قبلی باز میشود و در زیر نقطه وسط آن بسته میشود. این الگو نشان میدهد که خرسها بازار را تصاحب کردهاند و قیمت را به شدت پایین میآورند. اگر سایههای کندلها کوتاه باشند، نشان میدهد که روند نزولی بسیار تعیین کننده بوده است.
دوجی (Doji)
زمانی که باز و بسته شدن بازار تقریباً در یک نقطه قیمت است، کندلی که شکل میگیرد شبیه علامت بهعلاوه است. کندلهای دوجی بدنهای بسیار کوتاه با سایههایی با طولهای مختلف دارند. الگوی دوجی منجر به هیچ سود خالصی برای هیچ یک از طرفین(خریداران و فروشندگان) نمیشود. یک کندل دوجی به تنهایی سیگنال خنثی است، اما می توان آن را در الگوهای معکوس مانند ستاره صبگاهی و ستاره عصرگاهی مشاهده کرد.
فرفره (Spinning top)
الگوی فرفره دارای بدنهای کوتاه است که در بین سایههایی با طول مساوی قرار دارد. این الگو نشاندهنده بلاتکلیفی در بازار است و در نتیجه تغییر معنیداری در قیمت ایجاد نمیکند. در واقع، گاوها قیمت را بالاتر فرستادند و خرسها دوباره آن را پایین آوردند. فرفره ها اغلب به عنوان دوره تثبیت یا استراحت پس از یک روند صعودی یا نزولی تفسیر میشوند. فرفره به خودی خود یک سیگنال نسبتاً مثبت است، زیرا نشان میدهد که فشار فعلی بازار در حال کاهش و معامله گران درحال از دست دادن کنترل هستند.
چگونه از کندل استیک در تحلیل ارز دیجیتال استفاده کنیم؟
میخواهیم در این به بخش چند نمونه از اثبات الگوهای شمعی در نمودار بپردازیم و نکات مهمی را در انجام تحلیل تکنیکال با استفاده از کندل استیک توضیح دهیم.
به سایههای بلند و بدنههای کوچک توجه داشته باشید. کندلهایی که بدنه کوچکی دارند (برای مثال یک دوجی) نشان میدهند که خریداران و فروشندگان به توافق رسیدهاند و محدوده باز شدن و بسته شدن کندل نزدیک به هم است. این به معنی عدم تصمیم گیری در بازار نسبت به جهت فعلی است. باید به کندلهای کلیدی بلاتکلیف دقت کنید، این کندلها اغلب نشانگر برگشت هستند. زیرا در نهایت یا گاوها یا خرسها پیروز خواهند شد. در این محدوده که به آن رنج میگویند باید بنشینید و رفتار قیمت را تماشا کنید و آماده باشید تا زمانی که روند بازار شکل گرفت، اقدام کنید.
پیشنهاد مطالعه: مهم ترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال
یکی دیگر از سیگنالهای کلیدی که باید مراقب آن باشید، سایههای بلند هستند، به خصوص زمانی که با بدنههای کوچک ترکیب میشوند. سایه بلند نشاندهنده تلاش ناموفق خریداران یا فروشندگان برای ایجاد روند قیمت به سمت دلخواه خود است.
الگو چکش نشان میدهد که یک حرکت رو به پایین در حال پایان است. به سایه بلند در پایین کندل چکش به معنی این است که فروشندگان تلاش زیادی برای پایین آوردن قیمت انجام دادهاند، اما توانستند قیمت را در پایین نگه دارند. تفسیر مهم این است که خریداران در حرکت نزولی فعلی با قدرت ظاهر میشوند و سبب تغییر در احساسات و جهت بازار میشوند. این الگو توسط یک کندل صعودی بعدی تایید میشود.
یک الگوی پوشا یا اینگالفینگ نشانگر تغییر جهت بسبار قوی است. نکته کلیدی این است که بدنه کندل دوم باید بدنه کندل قبلی را در جهت مخالف بپوشاند. یک پوشای نزولی، یک سیگنال برگشتی پس از یک روند صعودی است که نشان میدهد روند صعودی متوقف شدهاست و قیمت شروع به بازگشت به سمت پایین کرده است. یک الگو پوشای صعودی پس از یک روند نزولی ظاهر میشود و نشان می دهد یک روند نزولی ممکن است در حال پایان باشد و قیمت به سمت بالا معکوس شود.
بهترین راه برای یادگیری خواندن الگوهای شمعی تمرین ورود و خروج در سیگنالهایی است که در نمودار میبینید. میتوانید با باز کردن یک حساب آزمایشی مهارتهای خود را در یک محیط بدون ریسک توسعه دهید یا اگر به اندازه کافی برای شروع مهارت دارید، میتوانید همین امروز یک حساب کاربری در ایرانیکارت افتتاح کرده و بدون کارمزد خرید و فروش کنید.
آیا الگو کندل استیک معتبر هستند؟
الگوهای شمعی برای شناسایی روند قیمت در معاملات روزانه کاربرد زیادی دارند؛ اما همانطور که ذکر شد، هرگز اساس معامله خود را بر مشاهده الگویهای شمعی در نمودار قرار ندهید و از سایر ابزارهای معاملاتی کاربردی برای تایید تحلیل خود استفاده کنید.
در این مقاله آموختید که کندل استیکها چه کاربردی در نمودار قیمت دارند. تجربه خود را از انجام معالات با الگوهای شمعی برای ما بنویسید.