تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) یکی از دو پایه اصلی معاملهگری در بازارهای مالی است. در چارچوب این روش تحلیل، تمرکز اصلی معاملهگران روی نمودار قیمت برای پیشبینی روند حرکت در آینده است. تحلیلگران تکنیکال در بازارهای مالی مانند ارزهای دیجیتال بهدلیل نوسانات زیاد قیمت ارزهای دیجیتال باید از تمام ابزارهای موجود برای پیشبینی قیمت استفاده کنند. اگر در ابتدای ورود به بازارهای مالی در جستجوی پاسخ سوال “تحلیل تکنیکال چیست” هستید، دعوت میکنیم تا پایان با ما همراه باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
وقتی صحبت از تحلیل تکنیکال به میان میآید، ناخودآگاه ذهنها به سمت نمودار قیمت داراییها میرود. در واقع در تحلیل تکنیکال تمام تلاش ما این است که با استفاده نمودار قیمت داراییها و مسیری که در گذشته طی کردهاند، روندها را در آینده دور و نزدیک پیشبینی کنیم. به کلمه پیشبینی دقت داشته باشید؛ در تحلیل تکنیکال و اصولا هیچ یک از روشهای تحلیلی دیگر، خبری از قطعیت 100 درصدی نیست. هنر تحلیلگران حرفهای بازار این است که بر مبنای دانش و تجربیات خود، خطای تحلیلهای خود را به حداقل مقدار ممکن کاهش میدهند.
جالب است بدانید ایرانیکارت بخشی به نام تحلیل تکنیکال و فاندامنتال ارز دیجیتال ایجاد کرده است که به صورت روزانه در این بخش تحلیل ارزهای دیجیتال ارائه میشود. پیگیری وضعیت بازار برای همه فعالین معامله گری، یکی از ملزومات است.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
اختلاف نظرها درباره تاریخچه تحلیل تکنیکال زیاد است. عدهای ابداع تئوری داو (Dow Theory) را بهعنوان نقطه شروع تحلیل تکنیکال معرفی میکنند. در مقابل گروهی معتقدند که برای درک تاریخچه آن باید به قرن 18 میلادی، جایی که ژاپنیها برای تجارت برنج از کندلهای قیمت استفاده میکردند، بازگشت. دسته سومی هم هستند که رد پای استفاده از تحلیل تکنیکال در تجارت را در آثار نقاشان هلندی قرن 17 میلادی قبل از ژاپنیها مشاهده کردهاند.
از این بحثهای اختلافی که عبور کنیم، استفاده از تحلیل تکنیکال برای معاملهگری در بازارهای مالی به اواخر قرن 19 میلادی بر میگردد. در آن زمان یک تحلیلگر آمریکایی با نام چارلز داو در سال 1896 تا 1898 نظریه داو را در قالب چند مقاله علمی شرح و بسط داد. البته متاسفانه بهدلیل مرگ ناگهانی در سال 1902 فرصت نکرد تا تئوری داو را بهطور کامل توسعه دهد. پس از او تا سال 1970 نفرات زیادی روی تئور داو کار کردند و پایههای علم تحلیل تکنیکال را بنا نمودند. در یک کلام تئوری داو بهدنبال ارائه روشی نظاممند برای پیشبینی روند حرکت قیمت داراییها روی نمودار است و هنوز هم کاربرد دارد.
نظریه امواج الیوت که در ادامه درباره آن بیشتر صحبت میکنیم، گام بلند دیگری در مسیر توسعه تحلیل تکنیکال بود. این تئوری در میانه دهه 1890 میلادی معرفی شد و از نظر زمانی تقریبا در یک دوره با نظریه داو تکامل یافت. در قرن 20 میلادی شاهد شکوفایی ابزارهای تحلیل تکنیکال بودیم. ترکیب ریاضیات با کامپیوتر این امکان را فراهم کرد که بسیاری از ابزارهای جدید تحلیل تکنیکال بهصورت خودکار ارائه شوند. این جا بود که اندیکاتورها متولد شدند و هر روز هم بر تعداد آنها افزوده شد.
تفاوت تحلیل فاندامنتال با تکنیکال
شاید در وهله اول این طور بهنظر برسد که تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در مقابل یکدیگر قرار دارند. این در حالی است که هر دوی آنها یک هدف مشترک یعنی پیشبینی قیمت داراییها را دنبال میکنند. بنابراین در پاسخ به این سوال که تفاوت تحلیل فاندامنتال با تحلیل تکنیکال چیست، باید بگوییم که رویههای مختلفی را برای پیش بینی قیمت دنبال میکنند. در تحلیل تکنیکال تمرکز روی نمودار قیمت داراییها است؛ اما تحلیل بنیادی بیشتر معطوف به کشف ارزش ذاتی دارایی در حال حاضر و آینده از طریق محاسبات فنی و اقتصادی درون و بیرون بازارهای مالی است. 5 نکته کلیدی را در تفاوت بین تحلیل تکنیکال با فاندامنتال باید در نظر داشته باشید.
-
رویه متفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی
در تحلیل تکنیکال بخش عمدهای از تمرکز ما روی نمودار قیمت دارایی معطوف میگردد. در حالی که در تحلیل فاندامنتال باید اخبار، حواشی و بسیاری از دیگر پارامترهای خرد و کلان اقتصادی را با هم در یک مجموعه واحد بسنجیم. در تحلیل تکنیکال هدف اصلی پیدا کردن زمان ورود و خروج از یک دارایی است؛ اما در تحلیل بنیادی، سرمایهگذار به دنبال کشف ارزش ذاتی یک دارایی است.
-
توجه به احساسات بازار
در تحلیل تکنیکال رفتار معاملهگران در بازار به خوبی دیده میشود؛ اما تحلیل بنیادی بدون در نظر گرفتن احساسات بازار، بهدنبال کشف ارزش ذاتی داراییها میرود. پر واضح است که معاملهگری بدون بررسی رفتار تریدرهای دیگر در بازار مانند رانندگی با چشمان بسته است.
-
توجه به زمان
در تحلیل بنیادی معمولا زمان مشخصی برای دستیابی به اهداف قیمتی تعیین شده نمیتوان در نظر گرفت. در واقع تحلیلگران بنیادی معتقدند که داراییها باید به سمت ارزش ذاتی خود حرکت کنند. این در حالی است که در تحلیل تکنیکال به طور خاص اهداف قیمتی با در نظر گرفتن محدوده زمانی تحقق آن تعیین میگردند.
-
بهکارگیری دادهها
جمعآوری دادههای صحیح و کاربردی برای تحلیل بنیادی کار دشواری است. این در حالی است که در تحلیل تکنیکال تنها داده مورد نیاز نمودار قیمت ارزهای دیجیتال است که به راحتی در اختیار ما قرار دارد. در تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال، باید به ابعاد فنی پروژهها، برنامههای توسعه و نقشه راه، وضعیت بازار رمزارزها و سایر بازارهای مالی و … توجه شود. تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال صرفا با استفاده از نمودار قیمت و دادههای درون زنجیرهای صورت میگیرد.
-
ابزارهای تحلیل تکنیکال و فاندامنتال
ابزارهای هوشمند بسیار زیادی در زمینه تحلیل تکنیکال ابداع شده است که به راحتی افراد میتوانند از آنها برای تحلیلهای شخصیشان استفاده کنند. این در حالی است که در تحلیل بنیادی خبری از الگوریتمهای هوش مصنوعی نیست. تحلیلگران بنیادی باید با علم اقتصاد مانوس باشند و تنها خود را محدود به یک بازار نکنند.
انواع سبکهای تحلیل تکنیکال
یکی از بحثهای مهم در تحلیل تکنیکال این است که تحلیلگران باید استراتژی معاملاتی روشنی برای خرید و فروش داراییها داشته باشند. شما وقتی صاحب یک استراتژی معاملاتی هستید که بتوانید به سه سوال مهم در هر معامله خود پاسخ دهید:
- چرا یک دارایی را برای خرید انتخاب میکنید؟
- چه زمانی اقدام به خرید یک دارایی میکنید؟
- چه زمانی برای فروش دارایی خود اقدام میکنید؟
تحلیل تکنیکال به شما کمک میکند تا به این سه سوال پاسخ دهید. در عین حال باید توجه داشته باشید که سبکهای معاملاتی مختلفی مبتنی بر تحلیل تکنیکال وجود دارند. البته در عمل نمیتوان تنها با یک سبک کار را پیش برد. بلکه در بسیاری از مواقع لازم است تا به ترکیب سبکهای مختلف برای معاملهگری بپردازید. در همین راستا از جمله مهمترین سبکهای تحلیل تکنیکال میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تحلیل تکنیکال با اندیکاتورها و اسیلاتورها
- تحلیل تکنیکال پرایس اکشن (کلاسیک و مدرن)
- تحلیل تکنیکال بر اساس عرضه و تقاضا
- تحلیل تکنیکال با امواج الیوت
- تحلیل تکنیکال با الگوهای قیمت
در ادامه و در بخش ابزارهای تحلیل تکنیکال بیشتر درباره هر یک از سبکهای فوق توضیح میدهیم.
اصطلاحات مهم در تحلیل تکنیکال
در جدول زیر تعدادی از اصطلاحات مهم در تحلیل تکنیکال را بههمراه تعریف آنها مشاهده میکنید.
اصطلاح تحلیل تکنیکال | تعریف |
بازار گاوی (Bull Market) | بازاری که در یک بازه زمانی بلند مدت روند صعودی داشته باشد، گاوی نام دارد. |
بازار خرسی (Bear Market) | بازاری که در یک بازه زمانی بلند مدت روند نزولی داشته باشد، گاوی نام دارد. |
تایم فریم (Time Frame) | بازه زمانی است که در آن نمودار قیمت مورد تحلیل قرار میگیرد. |
خط روند (Trend Line) | خطی با شیب مشخص است که برای رسم آن به دو نقطه نیاز داریم. ضمن اینکه روند صعودی را نزولی نمودار در یک بازه زمانی مشخص را نشان میدهد. |
کندل استیک (Candle Stake) | کندل استیک فرم خاصی از نمایش نمودار قیمت است که در آن قیمت باز و بسته شدن بههمراه بالاترین و پایینترین قیمت دارایی در یک تایم فریم به نمایش در میآید. |
شکست (Breakout) | وقتی در یک روند صعودی یا نزولی نمودار سطح مقاومت یا حمایت را میشکند، شکست رخ میدهد. |
تثبیت (Consolidation) | دورهای در میانه یا انتهای روند نزولی یا صعودی است که در آن قیمت در محدوده ثابت نوسان میکند. |
توزیع(Distribution) | دورهای است که عرضه زیادی در بازار رخ میدهد و ضمن متوقف کردن روند صعودی، زمینه برای آغاز روند نزولی فراهم میشود. |
واگرایی (Divergence) | زمانی که اندیکاتورها و نمودار قیمت در خلاف جهت عملکرد یک دیگر قرار میگیرند، واگرایی روی نمودار رخ میدهد که نشانهای از معکوس شدن روند است. |
مومنتوم (Momentum) | قدرت نمودار در یک روند مشخص را نشان میدهد که با استفاده از حجم معاملات و تغییرات قیمت اندازهگیری میشود. |
اشباع خرید (Overbought) | ناحیهای در بازار است که در قالب آن سهم روند صعودی بیش از حالت عادی را تجربه کرده و نشاندهنده نزدیک شدن به پایان روند صعودی است. |
اشباع فروش (OverSold) | ناحیهای در بازار است که در قالب آن سهم روند نزولی بیش از حالت عادی را تجربه کرده و نشاندهنده نزدیک شدن به پایان روند نزولی است. |
پولبک (Pullback) | شرایطی است که در آن نمودار بلافاصله بعد از شکست سطح حمایت یا مقاومت به آن ناحیه باز میگردد. پس از پولبک زدن روند جدید در نمودار آغاز میشود. |
ابزارهای مورد نیاز برای تحلیل تکنیکال
در این قسمت باید بهدنبال پاسخ سوال مهم دیگری باشیم. ابزارهای اصلی مورد نیاز برای تحلیل تکنیکال چیست؟ واقعیت این است که دهها ابزار مختلف در اختیار تحلیلگران تکنیکال وجود دارند. هر یک از این ابزارها میتوانند در نمودار خوانی به تحلیلگران کمک کنند.
نکته اساسی این است که یک تحلیلگر نمیتواند تنها با استفاده از یک گروه خاص از ابزارهای تحلیل تکنیکال بهنتایج دقیقی دست پیدا کند. بلکه لازم است مجموعهای از این ابزارها با یکدیگر ترکیب شوند سیگنالهای خرید و فروش دقیقی بهدست بیایند. در این جا ما به 6 گروه از ابزارهای تحلیل تکنیکال کاربردی در بازار رمزارزها میپردازیم.
1. اندیکاتورها و اسیلاتورها
اندیکاتورها و اسیلاتورها توابع و الگوریتمهای ریاضی هستند که با بررسی دادههای قیمت، حجم معاملات، رفتار معاملهگران و … سیگنالهای خرید و فروش تولید میکنند. به کمک اندیکاتور میتوان روندهای نمودار در آینده را پیشبینی کرد و از صحت نتایج به دست آمده از سایر ابزارهای تحلیلی اطمینان حاصل کرد. دهها اندیکاتور و اسیلاتور ابداع شدهاند که هر یک کاربرد خاص خود را دارند. یکی از چالشهای تحلیلگران تکنیکال، تنظیم ستاپهای معاملاتی کارآمد با انتخاب اندیکاتورها و اسیلاتورهای هماهنگ است. از جمله اندیکاتورهای مهم مورد استفاده در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- اندیکاتور میانگین متحرک (MA)
- اندیکاتور RSI
- اندیکاتور مکدی (MACD)
- اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic)
2. سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت از مباحث پایهای تحلیل تکنیکال هستند. بسیاری دیگر از ابزارها مبتنی بر مفهوم حمایت و مقاومت راهاندازی شدهاند. همچنین تحلیلگران بزرگ بازارهای مالی از سطوح حمایت و مقاومت برای تحلیل نمودار ارزهای دیجیتال استفاده میکنند.
بازار در زمان مشخص یکی از سه روند صعودی، نزولی یا خنثی را در پیش میگیرد. روند خنثی هنگام تعادل بین عرضه و تقاضا در بازار رخ میدهد در این حالت نمودار در یک کانال بین سطوح حمایت و مقاومت نوسان میکند. به محض اینکه یکی از دو طرف غلبه میکند، روند بازار را تغییر میدهد. اما سؤال مهم این است که افزایش یا کاهش قیمت در بازار تا کجا ادامه دارد؟ خطوط حمایت یا مقاومت دقیقا برای پاسخ دادن به این سؤال طراحی میگردند.
همواره وقتی قیمت یک دارایی به خطوط حمایتی یا مقاومتی میرسد، حجم معاملات به طور قابل توجهی افزایش مییابد. تا زمانی که به هر دلیلی یک خط حمایت یا مقاومت شکسته نشده است، اعتبار آن باقی میماند. اما به محض شکسته شدن و تثبیت قیمت در زیر یا بالای آنها، این خطوط تغییر ماهیت میدهند. به عنوان مثال وقتی یک خط مقاومت در مسیر صعودی شکسته میشود و با گذشت زمان در آن وضعیت تثبیت میگردد، در عمل تبدیل به خط حمایت رمز ارز میشود.
سطوح حمایت و مقاومت در تایم فریمهای مختلفی روی نمودار شکل میگیرند. تشخیص دقیق این سطوح بهشما کمک میکند تا خیلی راحتتر نقاط ورود و خروج به بازار را شناسایی کنید.
3. الگوهای قیمت
الگوهای قیمت از جمله مباحث مورد علاقه بسیاری از تحلیلگران تکنیکال هستند؛ چرا که اولا شناسایی و کار کردن با آنها آسان است و همچنین سیگنالهای نسبتا دقیقی تولید میکنند. استراتژیهای معاملاتی زیادی در بازارهای مالی با استفاده از الگوهای قیمت تعریف میشوند.
الگوهای قیمت، شکلهای خاصی هستند که در نمودار قیمت ارزهای دیجیتال ظاهر میشوند. نکته مهم این است که این الگوها به تحلیلگر کمک میکنند که روند حرکت قیمت در آینده را پیشبینی نماید. بر این اساس الگوهای قیمت را میتوان به دو دسته ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم کرد. انواع مختلفی از الگوهای قیمت وجود دارند که معروفترین آنها عبارتاند از:
- الگوی پرچم
- الگوی سر و شانه
- الگوی فنجان و دسته
- الگوی مثلث
4. پرایس اکشن
پرایس اکشن (Price Action) را میتوان بهصورت اقدام قیمت ترجمه کرد. در یک بازار پرنوسان مانند ارزهای دیجیتال، استفاده از پرایس اکشن محبوبیت بالایی دارد. پرایس اکشن به نوعی هنر مطالعه نمودار قیمت یک دارایی است. تحلیلگر تکنیکال که از پرایس اکشن برای ترید کردن استفاده میکند، تمام تمرکز خود را روی نمودار قیمت دارایی معطوف میکند تا به این ترتیب بتواند آینده روند قیمت آن را پیشبینی نماید.
اگر تجربه کار کردن با اندیکاتورها را داشته باشید، حتما متوجه خواهید شد که استخراج اطلاعات مفید از آنها چندان هم کار سادهای نیست. به علاوه خروجی اندیکاتورها به طور 100 درصد قابل اطمینان نیست؛ اما پرایش اکشن اطلاعات را به صورت شسته و رفته در اختیار شما قرار میدهد. سه مورد از مهمترین مزایای پرایس اکشن در مقایسه با تحلیل تکنیکال کلاسیک عبارتاند از:
- با سرعت خیلی بیشتری میتوانید اطلاعات موجود در نمودار را بهدست بیاورید.
- کمتر پیش میآید که مانند ابزارهای کلاسیک تحلیل تکنیکال، دادههای متناقض پیش رویتان قرار بگیرند.
- خطای احتمالی تحلیل با پرایس اکشن تا حدی کاهش پیدا میکند.
5. امواج الیوت (Elliott Wave)
شاید تصور کنید که ابزارهای تحلیل تکنیکال صرفا معطوف به معاملهگری در تایم فریم کوتاه مدت هستند. این در حالی است که برخی از ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند امواج الیوت برای معاملهگری در بلند مدت بهکمک تحلیلگران میآیند. ابزاری که حاصل ترکیب محاسبات ریاضی و مباحث روانشناسی بازار است. نظریه الیوت به بررسی تغییرات قیمت در تایم فریمهای طولانی میپردازد. به کمک امواج الیوت میتوان رفتارهای معاملهگران در بازار را از حالت کیفی به کمی تبدیل کرد و در نتیجه آن به درک درستی از روانشناسی بازار دست پیدا کرد.
امواج الیوت در 5 بخش کنار یکدیگر تشکیل میشوند. در روندهای صعودی یا نزولی، امواج الیوت به دو دسته اصلاحی (2 موج) و جنبشی (3 موج) تقسیم میشوند. در یک روند صعودی، موج اول، سوم و پنجم صعودی یا جنبشی هستند و موجهای دوم و چهار اصلاحی یا نزولیاند. معمولاً موجهای جنبشی سوم و پنجم، روند صعودی قویتری در مقایسه با موج اول را در پیش میگیرند. شناسایی امواج الیوت روی نمودار قیمت داراییها کار چندان سختی نیست.
6. تحلیل درون زنجیرهای (On-Chain Analysis)
دادههای درون زنجیرهای یا به اصطلاح تحلیل آنچین (On-Chain Analysis)، یک ابزار اختصاصی در اختیار تحلیلگران تکنیکال هستند. همانطور که میدانید تراکنشهای ارز دیجیتال در بستر شبکههای بلاکچین معمولا بهصورت عمومی در دسترس قرار دارند. اطلاعات ارزشمندی درباره حجم معاملات، رفتار معاملهگران بزرگ و … در این دادهها نهفته هستند که از تجزیه و تحلیل بهدست میآیند.
سایتهای زیادی هستند که در زمینه تحلیل درون زنجیرهای فعالیت میکنند و اطلاعات بهدست آمده را در اختیار تحلیلگران میگذارند. گلس نود (Glassnode) یکی از این سایتها است. شما میتوانید با عضویت در این سایتها از دادههای درون زنجیرهای برای معامله کردن بهره ببرید.
نکات مهم در تحلیل تکنیکال
چند نکته مهم در ارتباط با تحلیل تکنیکال وجود دارد که باید اینجا اشاره کنیم:
- در تحلیل تکنیکال سعی کنید روندها را شناسایی کرده و با آنها همراه باشید.
- استفاده از ابزارهای متعدد تحلیل تکنیکال هیچ نتیجهای جز سردرگمی شما بههمراه ندارد.
- همواره به استراتژیهای معاملاتی خود پایبند باشید.
- با تهیه ژورنال معاملاتی نقاط ضعف و قوت تحلیل تکنیکال و ستاپهای معاملاتی را شناسایی کنید.
- هیچ گاه تنها بر اساس سیگنال خرید و فروش یک ابزار تحلیل تکنیکال معامله نکنید.
- علاوه بر نقطه ورود، حد سود و ضرر را در معاملات به کمک تحلیل تکنیکال مشخص کنید.
- از ترکیب ابزارهای سازگار تحلیل تکنیکال برای ارتقای دقت سیگنالهای خرید و فروش کمک بگیرید.
تحلیل تکنیکال، ابزاری مهم در معامله گری
در این مطلب بررسی کردیم تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی در معاملهگری دارد. اگر قصد دارید بهعنوان یک تریدر در بازارهای مالی از جمله ارزهای دیجیتال فعالیت کنید، یادگیری تحلیل تکنیکال یکی از گامهای ابتدایی است که باید بردارید. هیچگاه نمیتوان نقطه پایانی بر آموزش تحلیل تکنیکال گذاشت. کسب تجربه در استفاده از ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال با معاملات آزمایشی در رسیدن به مهارت کافی اهمیت زیادی دارد.