پشتوانه بیت کوین چیست؟ تأثیر تکنولوژی بلاکچین بر مالیات و اقتصاد
هر پولی، یک پشتوانه دارد. بیت کوین، اولین و پراستفادهترین ارز دیجیتال دنیا، پیشفرضهای ذهن بسیاری از افراد در مورد پشتوانه پولها به هم ریخته است. بیت کوین برخلاف ارزهای سنتی که توسط دولتها صادر میشوند، نه توسط داراییهای فیزیکی مانند طلا یا نقره پشتیبانی میشود و نه توسط کسی کنترل میشود. با این حال، در طی عمر پانزده ساله خود حتی یک بار هم دچار اختلال یا هک نشده است و هر روز مقبولیت بیشتری پیدا میکند. آیا تا به حال به این فکر کردهاید که بیت کوین چیست و چه ایدهای پشت این ارز دیجیتال پیادهسازی شده است که بدون نیاز به داراییهای فیزیکی، ارزش دارد و ارزش آن بیشتر و بیشتر هم میشود؟ با ما همراه باشید تا مروری بر پشتوانه بیت کوین بیاندازیم و ببینیم که چطور یک ارز دیجیتال میتواند بدون پشتوانه فیزیکی کار کند.
توضیح مفهوم پشتوانه در علم اقتصاد
در دنیای اقتصاد، هر چیزی که کمیاب باشد، قابلیت خرج چندباره نداشته باشد و بتوان واحدهای آن را با هم جا به جا کرد، میتواند نقش پول را بازی کند. امروزه دلار، هر سه شرط را دارد. پولهای فیات دیگر هم دارند. در قدیم که پول کاغذی وجود نداشت، معمولا از طلا یا نقره استفاده میکردند چون هم نسبتا کمیاب بود و هم اگر کسی آن را خرج میکرد، در جای دیگر خرج نمیشد و هم تکههای طلا یا نقره با هم قابلیت معاوضه داشتند. به همین دلیل است که در برخی از کشورها با توجه به منابع در دسترس پول تعریف میکردند. مثلا در شرق آسیا نمک، نقش پول داشته و یا در هند از ماهی به عنوان پول استفاده میکردند. بیت کوین هم چنین شرطهایی دارد.
اکنون شاید بپرسید که پولهای کاغذی که امکان چاپ نامحدود دارند پس چرا به عنوان پول مورد استفاده قرار میگیرند؟ چون پشتوانه دارند. در علم اقتصاد، مفهوم پشتوانه پول به چیزی اشاره دارد که ارزش یک ارز را پشتیبانی میکند.
در واقع، پول یا ارز، فقط یک نماد برای تبادل ارزش است و به خودی خود بیارزش است. به بیان بهتر، پول کاغذی شما هیچ تفاوتی با کاغذ دفترتان ندارد مگر این که پشتوانه داشته باشد. ارزها در دنیای فیزیکی به شکل سنتی توسط داراییهای فیزیکی مانند طلا یا نقره پشتیبانی میشدند. به عنوان مثال، اگر یک اسکناس 10 دلاری داشتید، میتوانستید آن را با مقدار مشخصی طلا مبادله کنید. بانک مرکزی آمریکا که این 10 دلار را چاپ کرده است، به ازای آن طلا در خزانه خود ذخیره کرده بود. اگر ارز بیشتری چاپ میشد ارتباط مستقیمی با افزایش ذخایر طلای کشور داشت. این سیستم، پشتوانه اقتصادی ارز را ایجاد میکرد. مردم میدانستند که میتوانند پول خود را با مقدار ثابتی طلا مبادله کنند و ارزش آن را به ارز بدهند.
با این حال، ارزهای مدرن، مثل ارزهای سنتی ( دلار آمریکا یا یورو)، دیگر با داراییهای فیزیکی پشتیبانی نمیشوند و پشتوانه طلا ندارند. این ارزها مفهوم متفاوتی به نام پول فیات را ارائه کردهاند. ارزش پول فیات با اعتماد به دولت و ثبات اقتصادی آن به جای یک کالای فیزیکی پشتیبانی میشود. مثلا دلار آمریکا را در نظر بگیرید. پشتوانه آن طبق قانونی که نزدیک به پنجاه سال پیش توسط خود دولت آمریکا ارائه شد، دیگر طلا نیست. در عوض، ارزش آن به اعتماد مردم به دولت ایالات متحده و اقتصاد آن است. مردم معتقد هستند که دلار ارزش دارد زیرا میتوانند از آن برای خرید کالا و خدمات استفاده کنند و اعتماد دارند که دیگران نیز آن را میپذیرند چون دولت آمریکا در سراسر جهان بزرگترین اقتصاد را دارد و شناخته شده است.
بیت کوین مفهومی تازه به وجود آورده است که بسیار شبیه به ارزهای فیات است ولی پیش از ورود به این بحث، باید بدانید که این ایده که هر پولی یا ارزی باید حتما پشتوانه فیزیکی باشد اشتباه است و سالها است که برخی دولتها آن را کنار گذاشتهاند.
پشتوانه ارزهای دیجیتال
ارزهای دیجیتال، مانند بیت کوین و اتریوم، در مقایسه با ارزهای فیات سنتی، پشتوانه متفاوتی دارند. ارزهای دیجیتال بر خلاف پول فیات که پشتوانه دولتی دارند، ارزش و اعتبار خود را از زیربنای فناوری و سیستمهای غیرمتمرکز میگیرند. اگر بخواهیم در یک کلمه در مورد پشتوانه بیت کوین حرف بزنیم، باید بگوییم پشتوانه آن توافق جمعی است. این توافق بین گروهی از کامپیوترها انجام میشود.
ارزهای دیجیتال از فناوری بلاک چین، یک دفتر کل غیرمتمرکز و تغییرناپذیر استفاده میکنند. این دفتر کل، معاملات را به صورت شفاف و ایمن ثبت میکند. یکپارچگی این فناوری اعتماد به سیستم و در نتیجه ارزش پول را تقویت میکند.
این ارزها بدون یک مالک مرکزی یا کنترل دولتی عمل میکنند. در عوض، آنها به شبکه توزیع شدهای از کامپیوترها (گرهها) وصل هستند که تراکنشها را تأیید و ثبت میکنند. این تمرکززدایی نیاز به یک نهاد مرکزی را برطرف میکند، امنیت را افزایش میدهد و از دستکاری جلوگیری میکند. پس در واقع بیت کوین بین این افراد پذیرفته شده است پس ارزش دارد.
توافقنامه برتون وودز
توافقنامه برتون وودز (Bretton Woods) که در سال 1944 ایجاد شد، یک لحظه مهم در امور مالی جهانی بود و پایه و اساس سیستم پولی پس از جنگ جهانی دوم را ایجاد کرد. این توافقنامه ارزهای اصلی را به ارزش طلا وابسته کرد و ثبات در نرخهای مبادله بین المللی ایجاد کرد. با این حال، در سال 1971، ایالات متحده استاندارد طلا را کنار گذاشت و ارتباط مستقیم بین دلار و طلا را قطع کرد.
این تغییر که با بیانیهی رئیس جمهور آمریکا اعلام شد، برای اولین بار مفهوم جدیدی از پول را خلق کرد که در توافقنامه برتون وودز ذکر نشده بود. این تصمیم دولت آمریکا اعتراضات زیادی را به دنبال داشت چون توافقنامه برتون وودز کاری میکرد که دولت به همان میزانی که دارایی فیزیکی با ارزش (مثل طلا) دارد و یا میتواند (از طریق تجارت با دیگران) آن را افزایش دهد، پول در اختیار دارد.
وقتی که این توافقنامه حذف شد، دست دولت آمریکا برای چاپ اسکناس باز شد و این مسئله عرضه دلار را بیشتر میکرد و باعث تورم میشد. همین پیشبینی مخالفان حذف این توافقنامه به واقعیت هم تبدیل شد و تورم آمریکا در کوتاهمدت و بلندمدت به علت افزایش چاپ پول کاغذی بدون تجارت، بدون خلق ارزش و بدون کسب اجازه از هر نهادی، افزایش یافت.
ظهور ارزهای بدون پشتوانه
ظهور ارزهای بدون پشتوانه نشان دهنده تغییر قابل توجهی در چشم انداز پولی، خصوصا دلار بود. قبلا ارزها توسط داراییهای فیزیکی مانند طلا یا نقره پشتیبانی میشدند و ارزش آن ها را از طریق نرخ مبادله ثابت با این کالاها تعیین میشد. میزان طلا یا نقره در جهان محدود بود و این مسئله باعث میشد که میزان پول در گردش تقریبا معین باشد و ارزشها با سرعتی آهسته بالا و پایین شوند. این آهستگی به ثبات اقتصادی زندگی آدمها کمک میکرد.
ظهور ارزهای فیات نشان دهنده انحراف از این سیستم بود. ارزهای فیات، مانند دلار آمریکا یا یورو، ارزش خود را نه از پشتوانه فیزیکی، بلکه از اعتماد و اطمینانی که به دولت صادرکننده یا مقام مرکزی صادر میشود، به دست میآورند. ارزهای فیات یا ارز بدون پشتوانه، برخلاف ارزهای دارای پشتوانه، برای مقدار ثابتی از یک کالای فیزیکی قابل بازخرید نیستند. در عوض، ارزش آنها از طریق عواملی مانند مقررات دولتی، سیاستهای پولی و ثبات اقتصادی حفظ میشود.
دولتها و بانکهای مرکزی اختیار کنترل ارزهای فیات را دارند. آنها میتوانند ارز جدید صادر کنند، عرضه آن را تنظیم کنند و سیاستهای پولی را برای مدیریت تورم و ثبات اقتصادی اجرا کنند. ارزهای فیات فاقد کمیابی ذاتی هستند. دولتها میتوانند پول بیشتری چاپ کنند که اگر عاقلانه مدیریت نشود، به طور بالقوه منجر به تورم یا کاهش ارزش پول میشود. به بیان بهتر، حذف پشتوانههای فیزیکی از ارزهایی مثل دلار، شرط کمیاب بودن پول را (به علت دادن مجوز به دولت آمریکا برای چاپ پول) نقض میکند و وقتی این شرط نقض شود، ارزش آن پول کاهش پیدا میکند.
پشتوانه ارز دیجیتال بیت کوین چیست؟
ارزش بیت کوین توسط داراییهای فیزیکی مانند طلا یا نقره پشتیبانی نمیشود و توسط یک دولت یا مقام مرکزی هم پشتیبانی نمیشود. در عوض، پشتوانه و ارزش ذاتی بیت کوین از توافق جمعی بین کامپیوترها است. به یاد بیاورید که گفتیم هر چیزی که سه شرط داشته باشد میتواند به عنوان پول عمل کند. شرط اول کمیاب بودن بود. بیت کوین کمیاب است و فقط ۲۱ میلیون از آن وجود دارد. شرط دوم این بود که امکان خرج دوباره نداشته باشد. با توجه به این که بیت کوین یک ارز دیجیتال مبتنی بر اینترنت است شاید این تصور را داشته باشید که هر دادهای روی کامپیوتر قابل کپی است پس ۱ بیت کوین را میتوان سه جا خرج کرد.
این تصور اشتباه است چون میزان بیت کوینهای هر کسی را همه در دنیا میدانند و قابل دستکاری نیست. علاوه بر این، الگوریتمهای رمزنگاری مانع از کپی کردن بیت کوین میشوند. پس شما یک مقدار مشخص از بیت کوین دارید که هر بار جایی از آن خرج کنید همه میفهمند و هیچ راه تقلبی وجود ندارد. شرط سوم، قابل تبادل بودن بود. بیت کوین واحدهایی دارد که با هم قابل تبادل هستند و افراد وقتی میبینند که سه شرط پول در مورد بیت کوین صادق است، آن را میپذیرند و این توافق پشتوانه بیت کوین است.
همانطور که میلیونها نفر به اعتبار دولت آمریکا اعتماد دارند، میلیونها نفر به دفتر توزیع معاملات غیر قابل دستکاری بیت کوین اعتماد دارند. با این حال، دولت آمریکا توانایی چاپ پول بدون نظرخواهی از مردم و افزایش تورم و کاهش ارزش دلار را دارد اما بیت کوین حتی از این نظر از دلار آمریکا مفیدتر است چون کسی نمیتواند بدون اجازه بقیه بینهایت بیت کوین تولید کند.
ساختار بیت کوین ضد تورم است و به همین دلیل ارزش آن با گذر زمان مدام افزایش پیدا میکند. ارزش بیت کوین در فناوری زیربنایی بلاک چین است. پروتکلهای رمزنگاری و ماهیت غیرمتمرکز آن، تغییر ناپذیری سوابق تراکنشها را ممکن میکنند.
ارزش بیت کوین از اعتمادی که به فناوری آن وجود دارد ایجاد میشود. با پذیرش بیشتر افراد، مؤسسات و دولتها، خرید بیت کوین، کاربرد و پذیرش آن به عنوان یک روش پرداخت یا سرمایه گذاری افزایش مییابد و در نهایت ارزش بیت کوین را بیشتر میکند.
ارزش بیت کوین به چیست؟
بیت کوین از یک تکنولوژی به نام بلاک چین استفاده میکند که مزایای زیادی از جمله امنیت، پایداری بالا، خلق ارزش و … برای بیت کوین ایجاد کرده است. در ادامه مروری بر این عوامل خواهیم داشت.
-
نقش بلاک چین در ایجاد ارزش در بیت کوین
بلاک چین به عنوان یک دفتر کل عمومی عمل میکند که تمام تراکنشها را به ترتیب زمانی ثبت میکند. شفافیت، تغییر ناپذیری و عدم تمرکز با توزیع یک کپی از دفتر کل در تمام گرههای شبکه ایجاد میشود. هر نوع تقلبی با توجه به این که میلیونها نفر یک کپی از این تاریخچه تراکنشها را دارند، غیرممکن است. هر تراکنش قبل از الحاق به این تاریخچه کل تراکنشها، تایید شده و به یک بلاک اضافه میشود و یک رکورد امن و مقاوم در برابر دستکاری از تاریخچه تراکنش ایجاد میکند. به بیان فنیتر، هر تغییر در این دادهها برای دستکاری میزان موجودی بیت کوین شما، باعث به هم ریخته شدن کل تراکنشهای بعد از آن روی دفتر توزیع تراکنشها میشود و کشف آن بسیار ساده است و امکان تقلب به صفر میرسد.
-
اثبات کار (PoW)
الگوریتم گواه اثبات کار، زیرساخت پشتوانه بیت کوین را ایجاد میکند. الگوریتم اثبات کار یک نوع رقابت بین افراد متصل به شبکه ایجاد میکند که هر کس در آن برنده شود، جایزه میگیرد و میتواند چند تراکنش را روی دفتر کل توزیع تراکنشها بنویسد و آن را بین همه پخش کند. این رقابت، حل پازلهای پیچیده ریاضی است که به قدرت محاسباتی قابل توجهی نیاز دارند. یادتان هست که در قسمتهای قبل اشاره کردیم که یکی از شرطهای پول این است که کمیاب باشد؟ بیت کوین کمیاب است چون روند تولید آن به علت این رقابت بسیار دشوار است!
در واقع خالق بیت کوین، ساتوشی ناکاموتو، این شبکه را طوری طراحی کرده است که هر کس بخواد بیت کوینی تولید کند؛ باید انرژی زیادی صرف کند. این صرف انرژی زیاد در واقع نکته مثبتی است. چرا که روند تولید بیت کوین سختتر باعث میشود شرط کمیاب بودن حفظ شود. علاوه بر این، الگوریتم طوری طراحی شده است که با گذر چند سال زمان، سختتر نیز میشود و این یعنی بیت کوین برخلاف دلار آمریکا (که دولت با گذر زمان پول بیشتری از آن چاپ میکند) با گذر زمان عرضه کمتری دارد و رشد قیمت نیز خواهد داشت.
-
بلاک چین بیت کوین در مقابل سایر بلاک چینها
بلاک چین بیت کوین، یک دفتر کل توزیع موجودی و تراکنش امن و غیرمتمرکز برای تراکنشهای مالی است اما بلاک چینهای دیگر ممکن است طراحیهای متفاوتی داشته باشند.
به عنوان مثال، اتریوم قراردادهای هوشمند را معرفی کرده است که به توسعه دهندگان این امکان را میداد تا برنامههای غیرمتمرکز (dApps) ایجاد کنند و استفاده از آن را بیشتر از یک ارز دیجیتالی کند. با این حال، بیت کوین فقط یک دارایی برای ذخیره ارزش است.
بلاکچینهای دیگر، از الگوریتمهای مختلفی برای ثبت تراکنش استفاده میکنند و لزوما نیاز به صرف توان پردازشی زیاد ندارند. برخی از آنها (مثل کاردانو) تمامی ارزهای دیجیتال را در لحظه ثبت اولین تراکنش استخراج کردهاند و بین گروههای مختلف آن را پخش میکنند. این روش که به آن POS میگویند، نیاز به هیچ توان پردازشی ندارد و برای مشارکت در ثبت تراکنش باید مقداری از این ارز دیجیتال را اول بخرید و بعد روی شبکه قفل کنید. این روش ثبت تراکنش امروزه کاربرد بیشتری نسبت به الگوریتم گواه اثبات کار دارد که پشتوانه بیت کوین را تعیین میکند. با این حال، تمرکز به همراه دارد و ممکن است خطراتی مثل کنترل شبکه یا قیمت داشته باشد.
-
متمرکز نبودن
متمرکز نبودن به معنای این است که کسی شبکه را کنترل و دستکاری نمیکند. در شبکه بیتکوین، هر شرکتکننده (گره) در شبکه از قدرت و اختیار برابری برخوردار است و تصمیمگیریها از طریق مکانیسمهای توافق گرفته میشوند و دستور یک نهاد یا شخص روی آن اثری ندارد. این ساختار مقاومت در برابر سانسور، نقاط شکست یا دستکاری را از بین میبرد و اعتماد کاربران به شبکه را افزایش میدهد.
-
تعداد نودهای شبکه
نودها کامپیوترهایی هستند که در شبکه بیت کوین شرکت میکنند و یک کپی از کل بلاک چین را حفظ میکنند. تعداد بیشتر نودها منجر به شبکه ای پراکندهتر و قویتر میشود که کمتر مستعد حملات یا اختلالات است. در واقع بلاک چین یک سیستم کاملا پایدار است که از کار انداختن آن از سیستمهای بانکی دشوارتر است. برای از کار انداختن شبکه بیت کوین باید 51 درصد از کل تعداد نودهای ثبت کننده تراکنش را داشته باشید که برای یک شبکه بلاکچینی که بیشتر از هزاران نود در سراسر جهان دارد غیرممکن است. پس تعداد نود شبکه بیت کوین به نوعی پشتوانه بیت کوین نیز هستند چون نشان میدهند که گروهی از آدمها روی این که بیت کوین ارزش دارد، توافق کردهاند.
-
نادر بودن و عرضه محدود
بیت کوین کمیاب است و همانطور که گفتیم فقط 21 میلیون از آن وجود دارد. این عدد را خالق شبکه بیت کوین یعنی ساتوشی ناکاموتو تعیین کرده است و به هیچ عنوان قابل دستکاری نیست. این عدد نشان میدهد که عرضه این دارایی محدود است و این عرضه محدود به رشد قیمت آن کمک میکند. کمیابی، همراه با افزایش تقاضا، بیت کوین را به یک دارایی ضد تورم تبدیل میکند و به دلیل عرضه محدود، ارزش آن در طول زمان افزایش مییابد.
-
امنیت
امنیت بیت کوین از دل معماری غیر متمرکز، الگوریتمهای رمزنگاری و مکانیسمهای توافق مانند PoW میآید و آن قدر بالا است که تا به حال هیچ کس نتوانسته آن را هک کند یا به خطر بیندازد. تغییر ناپذیری بلاک چین باعث میشود که پس از تایید تراکنش و اضافه شدن آن به دفتر توزیع تراکنشها، نشود آن را تغییر داد و امنیت شبکه حفظ شود.
-
شفافیت در عرضه
یکی دیگر از عواملی که میتوان از طریق آن پشتوانه بیت کوین را مشخص کرد، عرضه شفاف آن است. طراحی شفاف بلاک چین به هر کسی اجازه میدهد تا تراکنشها را تأیید کند و کل عرضه بیت کوین در گردش را ببیند و محاسبه کند. نرخ انتشار ثابت و عرضه کل از پیش تعیین شده و برای همه قابل دسترسی است و اعتماد را بین کاربران افزایش میدهد.
چه چالشها و انتقادهایی در مورد پشتوانه بیت کوین وجود دارد؟
مطمئناً مفهوم پشتوانه بیت کوین که تفاوت قابل توجهی با پشتوانه ارزی سنتی دارد، با چالشها و انتقادهای متعددی مواجه است. مثلا مخالفان بیت کوین این ادعا را دارند که بیت کوین برخلاف ارزهای سنتی که از لحاظ تاریخی توسط داراییهای فیزیکی مانند طلا یا نقره پشتیبانی میشوند، پشتوانه فیزیکی ندارد. طرفداران بیت کوین نیز استدلال میکنند که ارزش بیت کوین صرفاً از اعتماد به فناوری آن ناشی میشود نه ارزش ذاتی مرتبط با کالاهای فیزیکی. مثلا داده هم فیزیکی نیست اما ارزش دارد.
نوسانات قیمت بیت کوین یکی دیگر از چالشهایی است که بیت کوین با آن مواجه است. ارزش بیت کوین ممکن است در دورههای کوتاه به شدت نوسان کند. این مسئله انتقاداتی در مورد ثبات و مناسب بودن بیت کوین برای ذخیره قابل اعتماد ارزش یا وسیله مبادله ایجاد کرده است. مسلما کسی دوست ندارد پولش را در کوتاه مدت روی دارایی سرمایهگذاری کند که در طی چند ماه 30 درصد کاهش قیمت دارد. با این حال نمودارهای قیمت بیت کوین نشان میدهد گذر زمان به سود بیت کوین است و نوسانات سال به سال کمتر میشوند.
چالش بزرگتری که بیت کوین با آن مواجه است، قانونگذاری و بحثهای دولتی است. دولتها و تنظیمکنندههای مالی بار اول است که با یک دارایی غیرمتمرکز دیجیتال روبرو میشوند و تعیین قوانین برای آنها دشوار است. به همین دلیل هنوز در بسیاری از بخشها مثل مالیات، تخلفات و … قانون واضحی وجود ندارد. قوانین موجود (خصوصا در غرب) به داراییهای فیزیکی مالیات میبندند در حالی که بیت کوین دارایی است که غیر فیزیکی و غیرقابل ردیابی است و به همین دلیل سالها است نهادهای نظارتی به خاطر این نوآوری در پشتوانه بیت کوین، دچار چالش هستند.
پشتوانه بیت کوین، تکنولوژی جدید
مفهوم پشتوانه بیت کوین، با بقیه ارزهای باپشتوانه و بیپشتوانه متفاوت است. ارزش بیت کوین از فناوری، توافق و اعتماد بین گروهی از آدمها میآیند و با داراییهای فیزیکی یا حمایت دولتی کاملا متفاوت است. این مسئله البته چالشهایی را هم برای بیت کوین ایجاد کرده است. با این حال، این چالشها مانع از پذیرش بیت کوین نشده است و طراحی دقیق و منطقی این شبکه باعث شده است که روز به روز و سال به سال افراد بیشتری از آن استفاده کنند.
درک بهتر این نوع از پشتوانه به شما کمک میکند که نظرتان در مورد مفاهیم بنیادی مثل پول عوض شود و بتوانید دنیا را با دریچه بازتری ببینید و فرصتها را سریعتر از دیگران کشف کنید. بیت کوین نشان داده است که در برابر حفظ تورم بهتر از تمامی ارزهای کاغذی فیات مثل دلار و یورو و ریال عمل میکند و در عین حال، بازدهی اقتصادی بیشتری نیز نسبت به داراییهای فیزیکی مثل طلا دارد.
ارزهای دیجیتال از طریق تمرکززدایی، کمیاب بودن، اعتماد به فناوری و نقش آنها به عنوان وسیله مبادله یا ذخیره ارزش ارزش پیدا میکنند.
امنیت بیت کوین ریشه در شبکه غیرمتمرکز، پروتکلهای رمزنگاری و مکانیسمهای توافق دارد و هک کردن را بسیار دشوار میکند.
تراکنشهای بیتکوین با نام مستعار هستند، روی بلاک چین ثبت میشوند و با آدرسهای الفبایی مشخص میشوند، اما با تجزیه و تحلیل، میتوان تراکنشها را به افراد یا نهادها ردیابی کرد.